به نوشته مطبوعات امروز رشد سرسامآور و ناگهانی این محصول، تصمیماتی را نیز در دولت موجب شده که طبق یکی از آنها قرار است برنج مورد نیاز اقشار آسیبپذیر و کارمندان بین آنها توزیع شود.
برنج کم نیست
جامجم در گفتوگویی با عیسی کلانتری وزیر کشاورزی اسبق و دبیرکل کنونی خانه کشاورز آورده است: درسال گذشته 5/1 میلیون تن برنج با قیمتهای مناسب وارد کشور شده است و در حال حاضر باید حدود بیش از 800 هزار تن برنج وارداتی در انبارها موجود باشد و افزایش قیمت برنجهای وارداتی در بازار کاذب است.
کلانتری همچنین در مورد قیمت برنج گفته است: هر تن برنج درجه یک خارجی از 700 دلار به 1100 دلار و برنج درجه دوم از 300 دلار به 600 دلار افزایش قیمت پیدا کرده است؛ اما افزایش بدون منطق قیمت برنجهای داخلی ارتباط زیادی به این افزایش قیمت جهانی ندارد.
اگر در حال حاضر برنج با قیمت روز جهانی نیز وارد کشور شود، قیمت آن کیلویی 1500 تومان میشود نه 4000 تومان، ولی ما شاهدیم قیمت برنج داخلی نیز در رقابت با برنج وارداتی به قیمتهای سرسامآوری رسیده است.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا دلیل چنین سوءاستفادههایی عملکرد واسطهها و محتکرین است؟ میگوید: به هر حال اینگونه افراد در سایه ضعف مدیریت دست به چنین اقداماتی میزنند. هم اکنون در انبارهای کشور در مجموع با احتساب برنجهای وارداتی بخش خصوصی و دولتی و همچنین تولید داخلی، بیش از یک میلیون تن برنج وجود دارد و یکی از وظایف دولت نیز تنظیم بازار است و میتواند با ابزارهایی که دارد با وارد کردن برنج به بازار تا هر زمان که نیاز باشد به متعادل کردن قیمتها بپردازد.
کلانتری به دلیل افزایش قیمت جهانی برنج اشاره کرده و گفته است: کاهش صادرات 2 کشور عمده تولید کننده غلات از جمله چین و هند،همچنین استفاده از غلات و دانههای روغنی برای تولید سوختهای گیاهی و در پی آن افزایش قیمت عوامل تولید در پی افزایش قیمت سوخت در جهان از جمله دو برابر شدن قیمت کودهای شیمیایی در این زمینه تاثیرگذار بوده که باید تغییرات اقلیمی را نیز به آن افزود.
وی همچنین گفته است: به طور متوسط یک میلیون و 700 هزار تن برنج سفید در داخل تولید میشود که نیاز کشور حدود 2 میلیون و 300 هزار تن است، بنابراین حدود 600 هزار تن از خارج کشور باید تامین شود.
موجودی برنج را اعلام کنید
روزنامه سرمایه نیز با بیان تقارن گران شدن برنج و استیضاح وزیر بازرگانی در مقالهای مینویسد: باید دید که استیضاح وزیر بازرگانی با توجه به فضای عدم اطمینانی که به وجود میآورد چقدر میتواند در وضعیت فعلی کارآمد باشد.
درشرایط فعلی که ارزاق عمومی به خصوص کالای مهمی مانند برنج به شدت گران شده وزارت بازرگانی باید یکی از نهادهای دلگرمی مردم و ایجاد آرامش در جامعه باشد. وزیر بازرگانی باید در چنین شرایطی شخصا وارد عمل شده و اعلام کند که در انبارها چقدر برنج موجود است، چه مقدار ثبت سفارش شده و در مجموع برنامههای وزارت بازرگانی را اعلام کند. گفتوگوی این چنینی با جامعه، نه تنها افکار عمومی را به آرامش میرساند بلکه راه یافتن راهحلهای جدید را باز میکند.
در حال حاضر هر قدر که قیمت ارزاق از جمله برنج در دنیا گران شده باشد، باز هم دولت بهترین برنج اروگوئهای را میتواند در هر تن هزار دلار خریداری کند که در مجموع با توجه به این که فقط چهار درصد حقوق گمرکی به آن تعلق میگیرد با قیمت مناسبی برنج به دست مصرفکنندگان میرسد تا چالش ایجاد شده مهار شود و پس از آن، حمایت از تولید در دستور کار قطعی قرار گیرد.
این روزنامه میافزاید: در شرایط فعلی استیضاح وزیر تنها نتیجهاش از دست رفتن تمرکز برنامهریزان وزارت بازرگانی برای مهار این مشکل است. در شرایط فعلی به نظر میرسد که وزارت بازرگانی بیش از آن که به فکر مهار گرانی ارزاق عمومی باشد به فکر گرفتن رای اعتماد دوباره و جستن از گردنه استیضاح است.
حذف وام خرید مسکن
روزنامه دنیای اقتصاد در مورد بازار مسکن نوشته است: در سالهای گذشته نیز دورانی وجود داشته که افزایش قیمتهای مسکن همانند دوران کنونی چشمگیر بوده است. ریشه تمامی این نوسانات قیمت در همان آسیبپذیری بازار مسکن است که دلایل آن پیشتر ذکر شد. با توجه به اینکه هیچ سیاست اقتصادی بدون هزینه نیست، استعداد بالای بازار مسکن باعث شده تا هزینههای سیاستهای اقتصادی در بخش مسکن نمود پیدا کند.
تنها راه مستقیم مبارزه با بحران کنونی افزایش عرضه است که با توجه به فرآیند زمانبر آن، نتایج این افزایش عرضه بهزودی مشخص نمیشود. اقداماتی که به محدود کردن وامهای مسکن انجامیده و گویی راهی برای کاهش قدرت خرید و کاهش میزان تقاضاست، به بیراهه رفتن است. بنا به تعریف، تقاضا مقدار کالایی است که تقاضاکننده در سطح قیمتهای موجود قادر و مایل به خریداری است. نگاهی به بازار مسکن نشان میدهد که در سطح قیمتهای موجود نمیتوان بازار مسکن را با مازاد تقاضا روبهرو دانست.
بنابراین سیاستهایی که منجر به کنترل قدرت خرید میشود، نمیتواند تأثیر قابل توجهی داشته باشد. چه آنکه پیش از اعمال محدودیت به وامها نیز حجم معاملات مسکن با افت مواجه شده بود.
برای کاهش بورسبازی در مسکن که به گزارش بانک مرکزی سوددهترین سرمایهگذاری در کشور است، دولت میتواند به دنبال رونق سایر بازارها باشد. جذاب کردن بازار سرمایه و تولید نه تنها میتواند نقدینگی موجود در بازار مسکن را جذب کند و کاهش دهد، بلکه سرریز این نقدینگی در تولید میتواند به رشد اقتصادی بالاتر نیز منجر گردد.
چرا شرایط چنین است؟
روزنامه اعتماد با اشاره به شرایط روی کار آمدن دولت در مقالهای آورده است: در چنین شرایطی که درآمدهای نفتی کشور ما در طول 3 سال گذشته حدود 200 میلیارد دلار است و با وجود نیروهای انسانی تحصیلکرده و مبتکر و کارآمد و بستر مساعد توسعه با توجه به زیرساختهای آماده کشور و حجم قابل توجه سرمایهگذاریهای زیربنایی در دوران دولتهای خدمتگزار، سازندگی و اصلاحات، همگان انتظار یک تحول عظیم در دوره جدید را داشتند.
خصوصاً شعارهای اولیه دولت نهم که وعده مبارزه با دشمنان و مافیای اقتصادی متعدد و ریشهکنی آنها را داده بود و قرار بود نفت را سر سفره مردم ببرد، وقتی امروز نه تنها شاهد تحقق این شعارها نیستیم بلکه نتایج معکوسی را در اقتصادمان میبینیم، حتی روند توسعه اقتصادی جامعه کندتر شده است و از این رو جا دارد انتظار داشته باشیم که اشک همگان و خصوصاً اشک اقتصاد کشور جاری شود.
این روزنامه آورده است: با این روند ما نمیتوانیم نه تنها به اهداف بلند چشمانداز 20 ساله برسیم، بلکه در صورت تداوم این مسیر از قافله ترقی و تعالی باز خواهیم ماند. در عین حال روند همه شاخصهای اقتصادی کشور در مقایسه با شاخصهای مشابه جهانی و اهداف چشمانداز 20 ساله رو به وخامت هستند و نمیتوان با این شیوه آزمون و خطا به آن اهداف بلند توسعه دانایی محور رسید.
خطر بازگشت تحجر
روزنامه اعتماد ملی در سرمقاله خود با انتقاد از حمله برخی مطبوعات به آیتالله صانعی نوشته است: امروزه کسانی که در زمان حیات امام(ره) در انزوا بوده و یا آنکه امام(ره) به هیچ وجه به نظرات و گرایشهای ایشان اعتقاد نداشتند و حتی در روابط عادی و عاطفی نیز برای مراوده با آنان محدودیت قائل بودند، چنان میداندار شده و اندیشههای متحجرانه خود را به نام امام راحل بیان میکنند که جای استفهام دارد.
نگرانی دیگر به بدعتی بازمیگردد که این حضرات در صدد انجام آن هستند. آن بدعت خطرناک سنگاندازی و ناخنکشی به ساحت اجتهاد پویا و زنده شیعه است. شیعه در طول تاریخ از عقل به عنوان رکن اساسی در کنار کتاب، سنت و اجماع به منزله مراجع چهارگانه استنباط بهره برده است. افتخار دیگر شیعه آن بوده که هیچگاه وامدار قدرتها نبوده و همواره آزاداندیش و حقمحور بوده است.
اصرار برای حکومتی کردن مرجعیت و استنباطهای فقهی یک خطر و بدعت سیئه نامبارک است.این روزنامه میافزاید: موضوع نگرانکننده دیگر برای مجتهدین شیعه این است که مبادا از ترس متحجرین از اجتهاد پویا و زنده پرهیز نمایند.امروز به راستی باید نگران بود که گروههای فشار به نیابت از عوام درصدد تنگ کردن عرصه برای اجتهاد شیعه و مرجعیت پویا و بیداردل هستند.
اصلاحطلبان بر سر دوراهی
روزنامه کارگزاران در سرمقاله امروز خود ضمن انتقاد از افرادی که در جناح دوم خرداد، به دنبال انتخابات ریاست جمهوری هستند آورده است: دوستان اصلاحطلبی که با این شتابزدگی در پی داغ کردن تنور انتخابات بعدی هستند آیا از این تنور، نان داغی را به انتظار نشستهاند.اینان فکر نمیکنند که با این مواضع خود احساسات مجروح خیل عظیم طرفداران خود در سراسر کشور را نمک سود میکنند؟ و اگر طرفداران اردوگاه اصلاحطلبی با اینگونه اقدامات شتابزده برخی از چهرههای اصلاحطلب دچار تردید شوند چه خواهد شد؟ و در این صورت خسارات ناشی از ریزش این نیروها چگونه قابل جبران است؟
شیرینی عملیات انتخاباتی بعضی را آنقدر به وجد آورد که از نتایج آن غافل ماندند در این صورت باید گفت افسوس! آنچه امروز از تجزیه و تحلیل دقیق و کارشناسی این پدیده استثنایی در کلیه ابعاد و جهات و ارزیابی آثار و تبعات آن در افق آینده کشور و تشریح آن برای تمامی اصلاحطلبان در ردههای مختلف سنی و سیاسی، امکان ورود به فضای انتخاباتی دیگر، میسر نیست و طبیعی است با توجه به کاهش بیسابقه مشارکت مردم در دور دوم انتخابات به سادگی نمیتوان آنان را به حضور فعال در صحنهای دیگر قانع نمود.
آنچه مسلم است اینکه اصلاحطلبان در یک دو راهی سخت و نفسگیر تاریخ سیاسی خود گرفتار آمدهاند و انتخاب طریق صواب از ناصواب در این برهه از زمان نیازمند صبر، متانت، خردورزی و عاقبتاندیشی است و هرگونه تصمیم شتابزده و احساسی در این شرایط ویژه ممکن است زیانهای جبرانناپذیری برجنبش اصلاحطلبی ایران وارد کند.
کدام سخن قابل هضم تر است
روزنامه آفتاب یزد، سخنان رئیسجمهور در جمع روحانیون مشهد را دستمایه سرمقاله خود قرار داده و خطاب به منتقدان وی نوشته است: این سخنان غیرقابل هضم است یا اظهارات او پس از بازگشت از سفر نیویورک که: «نتایجی که خداوند از سفر نیویورک به ما داد به اندازه بزرگی خود خدا وسعت داشت»؟
اگر قرار باشد کسی تعجب کند یا از نگرانی بر خود بلرزد، کدام سوژه نگرانکنندهتر است: ادعای جاری شدن سخنان امام زمان«عج» از زبان مسئولان محترم اما جایزالخطای دولت نهم یا سکوت در برابر نقل این سخن نسنجیده که «اگر قرار بود بعد از پیامبر اسلام«ص» پیامبری بیاید، او احمدینژاد بود»؟ پس رئیسجمهور حق دارد که اکنون در برابر سیل اعتراضات دچار تعجب شود.
همانطور که حق دارد که با نگاهی عمیق به برخی روشهای مدیریتی در دولت نهم، عنایت الهی و ادعیه خیر امام زمان«عج» را پشتوانه ملت ایران برای عبور از گردنههای باقیمانده از گذشته و موانع ایجاد شده در سالهای اخیر بداند.